بتدر ديلم-عيد91
نوروز ٩١ از قبل از سال تحویل راه افتادیم رفتیم سمت دیار مادری -دزفول-امسال عروسی دختر دایی و عقد پسر خالم بود .....از ٦ عید هم رفتیم اهواز دیدن دوستای دوران دانشجویی....(من تو دانشگاه شهید چمران اهواز حسابداری خوندم و الانم تو شرکت زامیاد-خودروسازی کار می کنم) البته بیشتر خانه خاله الهام بودیم بهتر از شما نباشه خیلی خانم....هرچی بگم تو دوستی و خانمی کم گفتم .. عمو احسان و خاله الهام خیلی امیرسامو دوست دارن و خیلی اذیتشون کردیم ،بندر دیلم هم با هم رفتیم خیلی خوش گذشت جاتون خالی.................امیرسام وقتی دریا رو دید خیلی ذوق کرد اولین بار بود این همه آب رو یه جا می دید ..........همیشه فکر مکنه نهایتا آب میتونه اندازه ی وان حمام باشه...خیلی موقع ها هم با آب بازی غذا می خوره............(شهریور هم عروسی خاله سهیلا یکی دیگه از دوستامون هست و اگه خدابخواد باید بریم اصفهان)