از جيش گرفتن :
چند وقته مهد كودك خيلي سر جيش تذكر ميده............تا اين كه بابايي وقتي ديد موضوع حساس شده و دارم حرص مي خورم زنگ زد به كيميا جون مربي اصلي مهر 1 تو مهد ايرانمهر و باهاش صحبت كرد و قرار شد يه روز (26 مهر 91 ساعت 1-2 )وقت مشاوره با دكتر روانشناس مهد داشته باشيم..............نتيجه صحبت اين بود كه خيلي زود شروع كرديد به آموزش البته گفت تا دوسال ديگه بايد ياد بگيره ......هر چند مي گن زوده ولي مي دونم ديگه اگه لجبازي نكنه تا الان با يد ياد مي گرفت...........تا چند وقته پيش مي گفت ولي از دستشويي رفتن امتناع مي كرد .......حالا برعكس شده هر وقت ببري دستشويي جيش مي كنه بدون هيچ مقاومتي ولي اصلا نميگه جيش دارم يه موقع هايي حواسم نيست و كار از كار گذشته مي فهمم.
راستي نزديك 1 ماهي مي شه خيلي تند تند جيش مي كنه و قرار شد يه ازمايش ادرار بديم تا ببينيم نكنه عفونت ادراري باشه........براي اطمينيان انجام دايدم هنوز جواب آزمايش رو وقت نكرديم بگيريم تا اگه خدا بخواد فردا يعني 4 ابان 91 يه دفعه جواب بگيريم و به دكترم نشون بديم... احتمالا بايد هفته ديگه هم يه وقت مشاوره با مهد و دكترشون داشته باشيم.............برام سواله مهد كودك چرا پول اضافي ميده به مشاور تا رايگان براي پدر و مادرها و بچه ها مشاوره بده خوبه ولي اين هزينه رو پدرو مادرا بايد خودشون بدن؟
بازم گاز يا چنگ:
دوشنبه 1 آبان 91 با پسر گلم حموم رفتيم كه تا لباساشو در آوردم ديدم رو كمرش جاي گاز و چنگ هست........نمي دونيد چقدر عصباني شدم نه فقط به خاطر گاز گرفتن .......بيشتر براي اين كه چقدر بي خيال شدن كه تو اين 2-3 ماه سومين بار اتفاق ميفته و حتي عين قبل اطلاع نميدن؟؟!!!؟؟؟
خلاصه سه شنبه صبح با باباجون رسونديمت مهد و قبل سركار رفتن كلي با مدير مهد صحبت كرديم و اعتراض،خانم هدايتي هم بنده خدا پيگيري كردواز پرسنلش پرسيد و گفت كه بيشتر حواسشون باشه و..................... (جزييات رو نميگم خسته كننده مي شه)
اميدوارم ديگه نباشه.............البته يه حقيقتي كه بهش اعتقاد دارم ميدونم از روي دوست داشتن آدم ناراحت ميشه ولي بچه هستن و ممكن اين اتفاق براي بقيه هم بيفته و تقصير كار اميرسام باشه...........