سفر به....سرعين-اردبيل-آستارا
باباجون اميرسام تا به حال سرعين نرفته بود و اصرار داشت امسال براي تعطيلات تابستاني حتما بريم آنجا كه خدا روشكر برنامه جور شد و با دو تا از عمه هاي اميرسام رفتيم..............
خيلي خوش گذشت و چون اولين مسافرت تو تعطيلات بود امير سام زياد اذيت نكرد چون هنوز خسته نبود و با دو تا پسر عمه هاش حسابي بازي مي كرد .........
كار بدي كه تازگيا ياد گرفته؟فقط می خواد حرص منو دربیاره............ای شیطون
جاده اسالم به خلخال ......خسته و کوفته بودیم چون روز عید فطر ساعت ٣.٥ صبح راه افتاده بودیم و نزدیک ظهر اینجا بودیم..........
دریاچه شورابیل-اردبیل -توی چادر
تاره تو قایق از خواب بیدار شد.................چقدر آب؟
گردنه حیران-آش دوغ
عمه زهرا و امیرسام تو آلاچیق تو گردنه حیران-برگشت از سرعین به طرف آستارا.............انقدر سرد بود که رفته بودن زیر پتو................راستی لاک پای امیرسامو دیدید تو سرعین هر روز مراسم صبحانه خورون امیرسام با لاک زدن شروع می شد؟
از بازار آستارا یه اتوبوس به قول خودش اتوتو و یه هواپیما و این عینک دودی رو خریدیم تا موقع خواب به زور از رو چشماش در آوردم...............خوش تیپ مامان
کنار دریا-آستارا
اینم جوجوی پسرم////