تولد یک سالگی بارسین گلی-دختر دایی امیرسام
روز تولد هر کاری کردم زیاد نخوابید ی و قبل رفتن نشد غذا بهت بدم انجا هم خوابت می امد، دندان هم می خواستی درآری...................هیچ چیزی نمی خوردی حتیشیر ،حسابی اعصابم خورد بود .....با باباجونم سر یه قضیه ای بحثم شده بود .......خلاصه اصلا بهم خوش نگذشت ولی برعکس اوضاع امیرسام...............خیلی رقصید و چون اولین تولدی بود که میدید بهش خوش گذشت ........
مجبور شدیم زودتر برگردیم و تاآخرش نموندیم..................به کیک نرسیدیم؟
اینم بارسین خانم گل عمه ،بقل عمو زمان جونش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی