اميرساماميرسام، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

امیرسام پسرگل مامان و بابا

كثيف كاري پسر گلي

1391/4/14 7:53
نویسنده : نگار
265 بازدید
اشتراک گذاری

اميرسام رو2.5 ماهي هست باز ميزارم  البته با همكاري مهد كودك(انها خودشون پيشنهاد دادن هرچند به نظر من هنوز خيلي كوچك بود تازه رفته بود تو 20 ماه)خيلي خوب پيشرفت داشت اوايل جيششو نمي گفت با شلوار خيس تو خانه راه ميرفت به روي مباركشم نمي آورد .....كم كم ياد گرفت كه وقتي جيش كرد بياد بگه شلوارشو عوض كنم و بعد ها هم بهتر شد و جلوتر حتي 5-6 دقيقه زودتر مي گفت جيش يا اه اه ........................اما چشتون روز بد نبينه.....از وقتي از شمال برگشتيم همه چي از اول شروع شد...قبلا فقط مشكل اين بود كه تو دستشويي كاري نمي كرد ولي مي گفت، يعني مي فهميدم كه متوجه مي شه....ولي الان دوباره برگشتيم سرخانه اول بعضي ها مي گن برگشت داره.....طبيعيه...نميدونم چي كاركنم اعصابم بهم ريخته؟البته يه بديش اينه كه مدام اين ورآن ور هستيم و مجبورم جاهاي ديگه پوشكش كنم .....شايد به ان ربط داره؟  .....

از تعريف جريان ديشب رسيدم به درد دل از جيش گرفتن...................

  • ·         ديديم صدايش در نمي آيد فهميدم يه خرابكاري داره ميكنه ولي چون سرماخوردم حال نداشتم سراغش برم تو اتاق ، تازه چند دقيقه بود نشسته بودم..........ديدم آقا آمد ماما......جانم ....ديدم دستاش كثيف و يه تيكه پي پي افتاده بود جلوي ميز......نفهميدم دستمو گرفت رفتيم تو اتاق كه نشون بده چي شده......ديدم آقا دستشويي كرده و تا تونسته دستكاريش كرده و ماليده به ديوارو.....

يه جيغي زدم كه عادل دوييد ....چي شده؟

بيچاره با اين كه بدش مي آيد ديد عصباني شدم برد سر و صورت و بدن اميرسام رو شست و لباساشو عوض كرد و من هم ............................................يه بسته دستمال كاغذي تموم كردم تا همه جارو تميز كنم....

  • ·         يه بار ديگه بابايي ديد جيش كردي اومد لباساتو در بياره تا شورتو در آورد تمام شلوار بابايي كثيف شد و حواسش رفت به اون ............داد زد نگار بيا ...........اومدم ديدم شلوارش كه ..............اميرسام هم از فرصت استفاده كرده با دست داره كثافت كاري راه مي اندازه (ديگه كامل نمي شه نوشت)اين بار عصباني نشدم به قدري خنديدم كه نمي تونستم كاري بكنم حالا بابايي بدش مي آيد منم خندم بند نمي آيد...........................خلاصه بلند شديم و تميز كاري كرديم......

اينو نوشتم يه كم از كارخرابي هاتم بدوني گل پسري..........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سپیده
12 تیر 91 15:35
اخی. کثیف کاری بچه ها هم لذت بخشه. خوشحال می شم به وبلاگ منم سر بزنید و با نظرتون دلگرمم کنید.
خاله رایان
12 تیر 91 15:58
سلام مامان نگار جون
وبلاگ خیلی خیلی خوبی دارین پسمل خوشکلی هم داری حسابی لپش به بوس ار طرف من رایان
وب ما هم بیا=(


سلام ادرس وبتون رو نگذاشتيد
راضیه
25 مرداد 91 19:53
خیلی بامزه بود