سوژه های جدید هفته

قربون زیتون خوردن پسر گلی بشم الهی.........فکر نکنم هیچ چیزی رو به اندازه زیتون دوست داشته باش.......خوشحالم از اینکه به تنقلات مثل چیپسو پفک و شکلات و.....علاقه نداری و بیشتر تخمه ...پسته ...زیتون و....دوست داری.

اینم میوه خوردن پسر مامان...........خدا رو شکر این اخلاق امیرسام به باباش رفته که به میوه و سبزیجات مثل کاهو و هویچ و حتی پیازچه....سبزی علاقه شدید داره البته یه بدی داره که اگه سر سفره باشن به غذا ترچیح میده ........گلم خوبه و لی نه الان وقتی بزرگ تر شدی برای رژیم غذایی عالیه

اینم سالاد خوردنننن

چند روز پیش رفته بودیم خرید سر راه رفتیمکه به بابا نوروز جون و مامان فریده سر بزنیم هرچندبه بابایی اعلام کرد م امیرسام لباس خونه نداره.........از شانس امیرسام لباسش رو کثیف کرد و ناچارا یه شلوارک پیداکردیم پاش کردیم که کلی واسش بزرگ و گشاد بود تا رسیدیم خونه........حالا آقا خوشش آمده بود مگه در میاورد......... نمیدونست برای چی میخندیم .....ان هم می خندید.......

بازی با فیل های چوبی دکوری که البته با حضور امیرسام هیچ کدوم خرطوم ندارن و شدن خوک.....بنده خدا بابایی کارش شده چسبوندن خرطومشون

اینم پارک ..........حسابی مامانو دنبال خودش می دواند..........فقط میدویید تا پرنده ها رو که میخواستن دونه بخورن بگیره

به چه می اندیشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اینم دست مامان که تو نبود دفتر نقاشی به این روز افتاده

چند روز پیش می خواستم غذا درست کنم امیرسام نمی زاشت و میگفت بازی کنیم و تا دید ماکارانی  دستم هست دیگه ول نمیکرد که بده بخورم..............منم تنها راه رو برای فراموشی قضیه تا آماده شدن غذا .........آب بازی تو آشپزخونه پیش مامانی دیدم.........اینجوری هم غذا رو درست کردم هم امیرسام پیشم بود اما برعکس وقتی غذا حاضر شد اصلا نخورد...............خیل ضد حال بدی بود