اميرساماميرسام، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

امیرسام پسرگل مامان و بابا

شیرین مثل عسل

1392/11/13 14:24
نویسنده : نگار
1,533 بازدید
اشتراک گذاری
  • تاسكي .................تاكسي
  • پارچينگ.............پاركينگ
  • شماره آتش نشاني ...............1-2-5.................125..............كي يادت داده هدي جون
  • انقدر پسرم مودبه همش ميگه مرسي....بفرماييد....دستتون درد نكنه و.....
  • بيمارستان...............بيلستان
  • وقتي زياد بازي ميكنه دراز ميكشه ميگه خيلي خوابم مياد اخه من خستم
  • بيسكوئيت...............بيسوئيت
  • تا يكمي دعواش ميكنم يا چيزي كه ميخاد بهش نميدم  ميگه مامان منو همش اذيت ميكنه منو عصباني ميكنه
  • تا ميخنيديم و ان خوشش نياد ميگه خنده نداره .............ادم باش
  • باباجون لباس بوپوش اخه بارون مياد سرما ميخوريا بايد بري اقاي دكتر آمپول بزني
  • داشت با باباجون ميرفتن نون بخرن:

تا رفتن در زد:

يادم رفت بوست كنم

دوباره رفتن و در زد:

يادم رفت بغلت كنم

باباجون توهم بوسش كن

دوباره در زد:

ماماني نترسيا من ميرم سركار زود ميام

  • باباجونو دوست ندارم چون گردنش جوش داره
  • دستم درد ميكنه فكر كنم چون استخوان داره
  • عمو شهرام بزرگه بابايي كوچيك چون باباجون سبيل نداره
  • داره اهنگ گوش ميده تو ماشين بابايي صحبت ميكنه .........اميرسام ميگه بابايي صبركن ببينم چي ميخونه اخه ميخام ياد بگيرم!!!!!!!!
  • تا باباجون مياد خونه ميگه خوش اومدي بيا بيشين اينجا
  • شمغ..............شلغم
  • اومده به بابايي ميگه مثلا الكي من بابايي ام تو اميرسامي .........اميرسام (شروع كرده به جاي بابايي هي ميگه اينو بخور اينجوري بشين و......) فسقلي همچين رفته بود تو حس و جدي حرف ميزد كه نگو
  • صبح ها اميرسام:

وقتس بابايي داره ماساژش ميده و با ناز ونوز بيدارش ميكنه ميگه باباجون اذيت نكن نمي دوني اخه خوابم مياد!

  • رفتيم مهموني اميرسام مريض بود ميگم ترشي نميخوريا ميگه

نميخام بخورم كاسش رو بده ميخام در موردش صحبت كنم ؟! بعدش ميگه اخه ترشي توش فلفل داره اگه بخوريد دهنتون ميسوزه

  • هر روز ميرسيم خونه ميگه ماماني بريم دكتربا چاقو ني ني رو از تو شكمت در بياره اخه اگه بمونه ان توخفه ميشه ها!!!!!!!!!!!
  • تا دراز ميكشه ميگم ماماني خوابت مياد ..............نخير فقط دارم استراحت ميكنم

 

 میگه مامان جون نی نی رو بده من برمش پیش مهد معصومه جون که واسه دخترای نی نی هست که بهش شیر بدن...هر کیم اذیتش کرد کتکش میزنم تا بمیره............چه داداش غیرتی و با معرفتی به به

 

پسندها (1)

نظرات (3)

مامان رها
16 بهمن 92 11:27
عاشقتم امیر سام نگار جون شما خوبی؟ همه خوبن
عمو جواد
7 اسفند 92 10:23
ماشالله به امیر سام جون عمو، خدا حفظش کنه، وبلاگ قشنگی دارید، به خانواده ما هم سر بزنید, خوشحال میشیم: سید یوسف هاشمی:http://s-y-h.niniweblog.com/ سید علی هاشمی (فوت شده):http://s-ali-h.niniweblog.com/ لیلا سادات هاشمی:http://leyla-hashemi.niniweblog.com/
شقایق
30 خرداد 94 22:03
چه پسر با مزه ی داری خدا حفظش کنه