اميرسام و جشن سال نو در روز هاي پاياني سال 91
مهد كودك حدود 10 روز قبل سال 92 دعوت كرد كه اميرسام و پدر و مادرش تو جشن سال نو مهر 2-3 ساله ها شركت كنيم ....صبح وقتي از خواب بيدار شديم ديديم زمين پوشيده از برفه ....تا حاضر شديم رفتيم دير رسيديم نزديك 9 بود درصورتي كه ساعت 8 شروع شد بود كلي مربياي مهد عصباني بودن....اميرسام خيلي اذيت كرد همش جريمه ميكردنش و ميبردنش تو اتاقا تا اروم شه دوباره ميومد ولي انقدر شلوغ ميكرد كه دوباره ميبردنش.....البته يه جاهايي هم منو بابايي ناراحت ميشديم ....به هر حال بچه بود و اذيتش عادي بود.....
خانم هدايتي ميگفت اميرسام موقع تمرين بچه ها خوابش برده بود و ازش عكس گرفته بودن
كلي مراسم داشتن و بعدش آش خوردن و بعدش بازي تو پاركه مهد كودك .....و برف بازي و....
ولي در كل روز خيلي خوبي بود و حسابي بهمون خوش گذشت و اميرسام از شدت خستگي تو ماشين
خوابش برد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی